آیدا فیروزی
تا پیش از ورود به قرن بیستم، برق همچنان یک کنجکاوی علمی محض باقی مانده بود و هنوز هم بسیاری نسبت به کارایی آن تردید داشتند اما این «نیکولا تسلا» بود که بیش از هر فرد دیگری این مسیر را تغییر داد.
در حقیقت تحقیقات پیشگامانه تسلا در زمینه برق تنها بخشی از نوآوری ها و اختراعات علمی بود که باعث شد تا وی در حد یک «الهه علم» در جهان مشهور شود.
در واقع، «تسلا» نه تنها در کارها و پیشرفت های پیشینیان خود تحول ایجاد کرد، بلکه با پیشی گرفتن از دانشمندان معاصر خود، گامی بلندتر در این مسیر برداشت.
همانطور که یک ستاره موسیقی باید برای رسیدن به عنوان «الهه موسیقی» جهان باید قطعاتی بی نظیر ساخت، در علم هم همین قانون صدق می کند چرا که باید آن قدر ماشین های نوآورانه و خلاقانه ساخت تا بلکه یکی از آنها به اختراعی علمی تبدیل شود.
در عصری که دلار در جهان قدرت نمایی می کرد و دانشمندان و مهندسان آن دوره توانستند با تنها یک یا دو پیشرفت ساده و پیش پا افتاده برای خودشان امپراتوری کسب و کار درست کنند، تمرکز تسلا هرگز از کارش منحرف نشد.
همین مسئله باعث شد تا او در عین پرکار بودن همچنان دانشمندی فقیر باقی بماند زیرا هرگز مانند هم قطارانش روی کسب درآمد در آن زمان متمرکز نشده بود.
در حالی که رقبای تسلا در «جنگ جریان» یعنی مبارزه میان اردوگاه های تسلا و ادیسون بر سر اینکه تکنولوژی کدام یک از این دو در نهایت می تواند تاج و تخت سلطنت انحصار برق را با چنگ و دندان حفظ کند، قرار داشتند، تمایل تسلا جهت دریافت بودجه برای پروژه بزرگ بعدی، برای چندمین بار از عزم این دانشمند در حفظ حق مالکیت معنوی اختراعات و پتنت های خود حکایت می کرد.
تسلا پیشنهاد کرد تا از بدنه غیر فلزی و نارسانای ناوهای جنگی امواج الکتریسیته با فرکانس بالا منتشر شود اما نیروی دریایی ایالات متحده بودجه تحقیقاتی این پروژه را تصویب نکرد.
تسلا نیز مانند مخترعان دیگری که جهان را تغییر دادند، فردی بصیر و ژرف اندیش بود و وقتی توانست این بینش را به سایر پیشگامان علم نیز منتقل کند، کم کم کارش گرفت و پیشرفت کرد. در سال 1893 میلادی، تسلا توانست با ارائه تئوری جریان نامتناوب (AC)، طرح پیشنهادی جریان مستقیم (DC) که ازسوی توماس ادیسون را که برای روشنایی بنای یادبود نمایشگاه جهانی کلمبیا در شهر شیکاگو ارائه شده بود، شکست دهد.
این اتفاق نه تنها این رویداد جهانی را به نقطه عطفی در «جنگ جریان ها» بدل کرد بلکه باعث شد تا تسلا بتواند بزرگترین رویاهایش نظیر رویای کودکی اش برای مهار نیروی آبشار نیاگارا، محقق کند.
البته از تمامی این بحث ها گذشته، نباید از کنار طرح «پرتو مرگ تسلا» نیز به سادگی عبور کرد. اشعه مرگ یا اشعه صلح، در واقع سلاحی بود که می توانست هر هواپیمایی را از فاصله صدها مایلی در آسمان سرنگون کرده یا روز هر پیاده نظامی را از کیلومترها دورتر جهنمی کند.
ادامه زندگی پر فراز و نشیب تسلا را در فیلم زیر ببینید.
کارشناسی ارشد فیزیک